جدول جو
جدول جو

معنی خسران زده - جستجوی لغت در جدول جو

خسران زده
(خُ زَ دَ / دِ)
زیان دیده. ضرررسیده. ضررخورده. (یادداشت بخط مؤلف) :
بیچاره سوزنی که بسودای غازییی
شد همچو خسروانی خسران زده تنش.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ دَ / دِ)
باران دیده. میرحسن دهلوی:
با رخ خوی کرده بر بام آمدی
چون گل نوخاسته باران زده.
(ازآنندراج)
و رجوع به دمزن شود
لغت نامه دهخدا
(خُ دی دَ / دِ)
زیان دیده. ضرررسیده. ضررخورده. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از باران زده
تصویر باران زده
باران دیده
فرهنگ لغت هوشیار
آشوب زده، بحرانی، تنش آلود، متشنج، متلاطم، ناآرام
متضاد: آرام
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خفقان گرفته، استبدادزده، سانسورزده، جوسانسور، وحشت زده، دل گیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد